سئوال 58
موضوع: درگیری واختلاف یک زوج جوان
تحصیلات : فوق دیپلم سن : 27 با سلام
من 2 سال است که ازدواج کردم مادر شوهرم در زندگیم بسیار زیاد دخالت میکند.همسرم کمی دهن بین است.به من میگوید تو نه فکر کن نه حرف بزن. عروسه 2ماهه بودم همسرم به خاطر تاثیرات حرفای مادرش، در خانه مادر شوهرم مرا کتک زد و بعد به مادرش گفت این عروسی که تو میخاستی تحویل بگیر.من یک جاری دارم که تا به حال ندیدمش ورفت و آمدش را کامل با خانواده شوهرم قطع کرده و خانواده شوهرم میخواهند من مثل او نشوم برای همین هر کاری میکنند.در این اواخر بر سر مساله ی بسیار کوچکی همسرم طوری مرا کتک زد که بینی ام شکست وخیلی زجر کشیدم.خودش هم کلی گریه وزاری کرد و اظهار پشیمانی،من هم وقتی پشیمانی اش را دیدم به خانواده ام هیچی نگفتم.و او قول داد مرد ایده آل زندگی شود و دیگه هرگز مرا اذیت نکند عصبی نشود و...
ولی فقط 1ماه توانست به حرفش عمل کند در نهایت 1ماه پیش بر سر دخالتهای مادر شوهرم با همسرم بحثم شد و او به من گفت تو همسر ایده آل من نیستی و من هرگز از تو بچه دار نمیشوم.من هم گفتم پس برای چی باید در این خانه بمانم؟مرا به خانه ی پدرم ببر.او مرا به خانه ی پدرم آورد و کلید های خانه را هم ازم گرفت.
الان یک ماه و نیم است که خانه ی پدرم هستم نه شوهرم ونه مادر شوهرم هیچ سراغی از من نگرفتند.
مادرم دو بار به شوهرم زنگ زد قرار شد شوهرم باهاش تماس بگیره که تماس نگرفت.بعد هم دیگر تلفن مادرم را جواب نداد. آیا ادامه این زندگی فایده دارد؟الان من باید چیکار کنم؟لطفا راهنمائیم کنید
پاسخ مشاور
سلام به خاطر داشته باشید که داشتن اختلاف با همسر و یا خانواده وی آنهم در چند سال اوّل زندگی که اختلاف سلیقهها و ... بیش از هر زمانی نقش خود را در زندگی طرفین نشان میدهد، امری کاملاً طبیعی است و یک مشکل لاینحل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره میتواند مشکلساز باشد؛ لذاست که اگر اندکی به ماجرای بین خود و همسرتان بیندیشید، درخواهید یافت که متأسّفانه این خود شما بودید که پیشنهاد دادید او شما را به خانه پدریتان ببرد، در حالیکه اگر امروز و الآن و به دور از احساسات حوادث آن روز به تفکّر بنشینید، مطمئناً درخواهید یافت که راه حلهای مؤثّری به ذهنتان راه خواهد یافت.
گرچه در متن ارسالی خود از رفتار ناشایست شوهرتان نظیر کتککاری وی صحبت به میان آوردهاید؛ امّا اگر دقّت نمایید وی ابتدائاً و بدون هیچ عامل تحریکی دست به چنین عملی نزده، بلکه همانطور که احتمال دارد تحریک وی از سوی مادرش او را به چنین عملی در قبال شما وادار نموده باشد به همان میزان نیز احتمال میدهیم مشکلات ارتباطی او با شما نظیر به کار بردن جملات و لغات حساسیّت برانگیز در قبال وی و یا خانوادهاش و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر باعث شده باشد که وی نتواند بر اعصابش کنترل داشته باشد و متأسّفانه به روی شما دست بلند نماید.
ای کاش در مورد مسألهای که با عنوان« دخالت مادر شوهر» در متن ارسالی خود بدان اشاره نمودید، بیشتر برایمان توضیح میدادید تا با درک بیشتری از ماجرا در خدمت شما میبودیم؛ زیرا در بسیاری از مواقع این حساسیّت و کمتجربگی خود نوعروسان است که هر ابراز نظر و خیرخواهی والدین شوهر را به پای دخالت در زندگی مستقل خود گذاشته و با عکسالعملی ناپخته باعث به وجود آمدن مشکلاتی میگردند.
از سوی دیگر چه بسا حقّ با عروس خانواده باشد و خانواده شوهر از جمله مادر شوهر اهل دخالت باشند که باید دید این دخالتها به چه شکلی و در چه زمینهای است تا به تناسب، داروی هر دردی تجویز گردد.
موضوعات مختلفی نظیر اینکه آیا عروس خانواده با خانواده شوهر و در یک مکان و یا نزدیکی یکدیگر زندگی میکنند، خواستهها و توقعات خانواده شوهر بر خلاف توافقات اولیه دو خانواده با یکدیگر است یا خیر و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر در اینگونه ماجراها وجود دارند که ما را در شناسایی مسائل موجود در روابط زوجین، رابطه هر یک از طرفین با خانواده و فامیل یکدیگر و ... یاری خواهد رساند.
بدون شک قصد تبرئه کردن شوهر شما را نداریم؛ امّا نقش زن خانواده در کنار آمدن با همسر و خانواده وی را بسیار تأثیرگذار و تعیین کننده میدانیم تا جایی که انتظار داریم بر اساس راهکارهایی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، شاهد عکسالعملی متفاوتتر از قبل از شما باشیم.
توضیح اینکه بسیاری از ما برایمان مشکل است که نقش خودمان در بروز یک رویداد تنیدگیزا را در زندگی خود بپذیریم. در واقع اغلب افراد سعی میکنند دست آویزی یافته و تمام تقصیرها را بر گردن این و آن بیندازند و به اصطلاح فرافکنی کنند؛ امّا خواهشمندیم شما زیرک باشید و لطفاً نقش خویش را نیز به عنوان بخشی از ماجرا در بروز مشکلاتی که در زندگیتان به وجود آمده، بپذیرید و برخوردی مسئولانه و همراه با مسئولیتپذیری در برابر آن داشته باشید.
به عنوان مثال خواهشمندیم در مورد درگیری خود و همسرتان خوب فکر کنید که:
1. آیا به نظر شما شوهرتان کلاً فردی عصبانی و پرخاشگر است؟
2. آیا گمان نمیکنید رفتار و یا صحبت شما در عصبانی شدن شوهرتان نیز نقش دارد؟
3. آیا امکان ندارد کلمات و جملاتی که در گفتگو با وی به کار میگیرید باعث تحریک و عصبانیّت بیشتر شوهر شما شده باشد و ماجرای کتکخوردن شما هیچ ربطی به مادر شوهرتان نداشته باشد و چه بسا او نیز از پسر خود گلهمند باشد.
4. به نظر شما اگر از جملات مناسب و عاطفی در روابط خود و شوهرتان استفاده میکردید باز هم همسرتان آنقدر عصبانی میشد که بخواهد به شما کتک بزند و یا مدّتی شما را به خانه پدرتان برده و از احوال شما جویا نگردد.
راهکارها
1- بهترین راه برای از بین بردن خشم و عصبانیّت چنین شوهری که متأسفانه از مهارت کافی برای ابراز عواطف و هیجانات خود برخوردار نیست، از بین بردن محرکات آن و فراهم نمودن زمینه مناسب برای تخلیّه آن است.
خداوند متعال در وجود زن توانایی عظیمی برای تأثیرگذاری عاطفی بر همسر خود قرار داده است، به گونهای که به آسانی میتواند فضای گفتگو با همسر را آرام و دلنشین کند.
یک زن میتواند با رعایت احترام شوهر و با گفتگوی محترمانه از عصبانیّت همسر خود جلوگیری کرده به جای مقابله و لجبازی با وی، قدری به علّت عصبانیّت او فکر کند تا با استفاده از رفتار ملایم و آرام عصبانیّت او را کنترل کند. امام صادق علیه السلام میفرمایند:« بهترین زنان شما کسی است که اگر عصبانی شود و یا شوهرش بر او خشم بگیرد، به شوهرش بگوید دستم را در دست تو میگذارم و خواب به چشم راه نمیدهم تا وقتی از من راضی شوی».
2- شاید با مطالعه متن ارسالی پرسمان احساس کنید اندکی نوک پیکان را در این ماجرا به سمت شما نشانه رفتهایم که جا دارد بگوییم لطفاً از ما نرنجید؛ زیرا عقیده بر این است که وقتی رابطهای آسیب میبیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما به عنوان زن خانواده «آدم بدِ داستان نباشند» اما انتظار میرود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابل خود اعم از شوهر خود و یا مادرش را بیشتر درک نمایید؛ زیرا نباید هرگز از یادمان برود که اولین اقدام برای حل مشکلات خانوادگی تمایل زوجین به حل مشکل و علاقه و وابستگی آنها به همدیگر میباشد. در شرایطی که پیش آمده اندکی با واقعبینی بیشتر و بر اثر تجربیاتی که در زندگی با شوهر خود و خانواده وی به دست آوردهاید، ماجرای زندگی مشترکتان را حلاجی نمایید و به نقاط و قوّت ضعف خود، همسرتان و خانواههایتان بیندیشید. حقیقت آن است که راهکار شما برای مقابله با دخالتهای مادر شوهرتان تا به امروز کارساز نبوده و چه بسا ممکن است که در ارزیابی اصل ماجرا نیز دچار اشتباه شده باشید و همه آنچه که شما نام دخالت بر آن نهادهاید صرفاً یک ابراز نگرانی مادرانه باشد که اگر دقّت نمایید عیناً همین ماجرا البتّه با شکلی متفاوت در والدین شما نیز نسبت به زندگیتان وجود دارد؛ لذا به خاطر داشته باشید که در انتقال انتقادات خود نسبت به والدین همسرتان نیز به گونهای عمل ننمایید که شوهرتان گمان کند بدون منطق هستید، بلکه جا دارد با درایت و زیرکی ابتدا رابطه خود و همسرتان را از لحاظ سطح عاطفی و اعتماد به مرحلهای برسانید که او خود و شما را در یک جبهه ببیند، نه اینکه گمان کند اگر شما نکتهای را در مورد خانوادهاش به وی متذکّر میگردید یعنی اینکه میخواهید تلاش کنید او و خانوادهاش را ناقص جلوه داده و قصد تخریب آنها را داشته باشید.
3- اگر تا به امروز همه مشکلات موجود در روابط خود و همسرتان نظیر کتککاری، بددهنی و ... را برای خانواده خود بازگو نکردید، خواهشمندیم دست نگه داشته و یا از آنها بخواهید این مسأله را به فراموشی بسپارند و حداقل در این مرحله از ماجرا پای آنها را به روابط خود و همسرتان باز نکنید؛ زیرا کوچکترین گلایه از سوی آنها نه تنها کار را از آنچه هست بهتر خواهد کرد، بلکه ممکن است طرف مقابلتان را به لج و لجبازی کشانده و کار را از آنچه هست سختتر نماید؛ زیرا به یاد داشته باشید هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد؛ چون هر روشی که موجب گردد احساسات منفی در طرف مقابل برانگیخته شود، یقیناً او را به سوی رفتار بهتر برنمیانگیزاند؛ بنابراین به دنبال راههایی باشید که با ایجاد هیجانات مثبت در همسرتان وی را به این سو برانگیزانید که برای پیشرفت و شادکامی شما و خود بکوشد.
4- به یاد داشته باش برندهها کاری را انجام میدهند که بازندهها دلشان نمیخواهد. اگر با زندگی بجنگید، همیشه بازنده میشوید، پس باید با دیگران کنار بیایید و با زندگی رابطه دوستی برقرار کنید.
5- از یاد نبرید که حفظ قدرت مرد، رمز خوشبختی زن است. مردان عاشق قدرتند و از آن لذت می¬برند. تا وقتی که به این حس شوهرتان پی نبرده باشید باید خواب خوشبختی را ببینید. اگر قدرت شوهرتان را نادیده بگیرید و یا از آن انتقاد کنید بدانید در جایی در رابطه¬تان مشکل پیش می¬آید؛ چرا که او دنبال کسی است که به قدرت¬هایش ایمان داشته باشد؛ لذا شما نیز به توانایی خود شک نکنید و با صداقت قدم پیش گذاشته و از طریق پیامک و ... با همسرتان تماس برقرار نمایید تا با ابراز عواطف و احساسات نسبت به همسر شرعی خود کاری نمایید که جدایی فیزیکی شما باعث جدایی قلبتان از یکدیگر نگردد، حتّی او را شُکّه نموده و از واکنش نامناسب خود در قبال مسائل موجود در زندگیتان به عنوان خامی دوران جوانی و ... عذرخواهی نمایید. به وی بگویید فقط خواستم مدّتی از همدگر دور باشیم تا قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم و حال میفهمم که زندگی بدون تو چه قدر برایم مشکل است. برایش هدیهای بفرستید و او را به کافیشاپ و یا هر جایی که لحظات خوشی را با یکدیگر در آنجا سپری نمودهاید، دعوت نمایید.
6- اگر رفتار همسرتان( بدون دلایل منطقی) ادامهدار شده و تلاش برای بهبود این وضعیت تأثیر مطلوبی نداشته، مراجعه حضوری نزد مشاور خانواده بسیار کارساز خواهد بود؛ زیرا گاهی اوقات متخصصان، متوجه جزییاتی در زندگی زناشویی میشوند که شاید زن و شوهر با ساعتها گفتگو و یا حتی مجادله نیز قادر به یافتن آن نباشند.
وسائل الشیعه، ج 14، ص 22.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]